کابوس ناکارآمدی؛ اخراج مائوریسیو پوچتینو راه‌حل مشکلات چلسی نیست


چه کسی این باشگاه را به شکوه گذشته‌اش باز می‌گرداند؟

| زمانی سرمربی‌گری در چلسی، یکی از جذاب‌ترین شغل‌های اروپا بود. مربیان متعدد برای گرفتن سکان هدایت تیمی با بازیکنان مستعد و خُبره که رومن آبراموویچ از لحاظ مالی آن را تامین می‌کرد، در صف قرار می‌گرفتند. هیچ‌کس مجبور نبود با «پروژه» یا «صبوری» خودش را به تمسخر بگیرد. قوانین واضحی وجود داشت و طرفداران می‌دانستند پس از اخراج، مربی شناخته‌شده دیگری وارد باشگاه می‌شود. زندگی در مسیر هیجان و البته جام‌های قهرمانی قرار داشت. 

اگر ثابت شود چلسی در دوران رومن آبراموویچ قوانین مالی را زیر پا گذاشته و برای این موضوع مجازات شود، حتی با وجود آلوده شدن عناوین قهرمانیT کمتر کسی می‌تواند مدعی شود نمی‌دانست در چه سیستمی قرار داشت و هوداران آبی‌ها نیز از فریاد نام افراد روس پشیمانی نخواهند داشت. با از دست دادن عنوان قهرمانی لیگ کاپ، مائوریسیو پوچتینو تا پایان فصل برای حفظ شغلش بازی «مرگ یا زندگی» در پیش دارد. درست یا غلط، در ابتدای انتصاب پوچتینو به عنوان سرمربی چلسی به او گفته شد دستاورد حداقلی او راه‌یابی آبی‌ها به رقابت‌های اروپایی خواهد بود و همین موضوع فشار دیدار چهارشنبه شب مقابل لیدزیونایتد افزایش می‌دهد. رتبه یازدهم چلسی به این معنا است که سرمربی آرژانتینی باید فصل را قدرتمندانه به پایان برساند. 

پوچتینو می‌داند اگر چلسی از هم بپاشد با فشار اخراج مواجه می‌شود و نمی‌تواند شکایتی در مورد اعتراض طرفداران چلسی – که برخی از آن‌ها همچنان با گذشته او در تاتنهام کنار نیامده‌اند – برای قرار گرفتن در میانه جدول داشته باشد. اما اگر تاد بولی و بهداد اقبالی با توصیه لارنس استوارت و پل وینستنلی به دنبال اخراج سومین مربی دوران جدید باشند، دیگر دلیلی بر صحبت در مورد پروژه، صبر و فلسفه وجود ندارد. در مقایسه با دوران آبراموویچ، جامی برای نشان دادن تغییرات باشگاه وجود ندارد و صف تصاحب شغل چلسی کوتاه‌تر شده است. بایرن مونیخ و لیورپول در حال حاضر مقصد جذاب‌تری برای مربیان هستند و باشگاهی مثل بارسلونا با وجود مشکلاتش امکان حضور در لیگ قهرمانان اروپا را فراهم می‌کند. مدیران چلسی می‌توانند دوباره برای تصاحب یکی دیگر از اعضای برایتون غرامت پرداخت کنند اما بعید است شخصی مثل اونای امری – دوست قدیمی پوچتینو – لذت دوران استون ویلا را کنار گذاشته و خودش را مقابل بولی و اقبالی قرار دهد. 

در کنار موضوعات مطرح شده، تقریبا همه در فوتبال می‌دانند که چلسی در خطر نقض قوانین سود و پایداری مالی قرار گرفته و می‌تواند با کسر امتیاز مواجه شود. بنابراین چشم‌انداز جانشینی مائوریسیو پوچتینو خیلی خوب نیست. اقبالی و بولی طی ماه‌های اخیر یک میلیارد پوند هزینه کرده‌اند اما با توجه به اوضاع مالی، در آینده با تصمیم‌های سختی مواجه خواهند شد. به خصوص زمانی که خلاف دوران آبراموویچ، دور زدن قوانین فیرپلی مالی آسان نیست. 

قضاوت نقل و انتقالاتی که زیرسوال رفته است 

اگر قرار باشد چلسی برای رهایی از مشکلات سود و پایداری مالی کانر گلگر و یا حتی ریس جیمز را به فروش برساند، با توجه به جو مسموم استمفوردبریج، باید برای سرمربی آینده این باشگاه آرزوی موفقیت داشت. چه کسی خرید بزرگ بعدی را انتخاب می‌کند؟ هیچ‌کدام از بازیکنانی که در وقت‌های اضافه دیدار فینال لیگ کاپ گم شده بودند، توسط پوچتینو خریداری نشده بودند. در دوران گراهام پاتر، بهداد اقبالی در کنار پل وینستنلی به جت شخصی‌اش سوار شد تا میخایلو مودریک را با 80 میلیون پوند خریداری کند. تنها اثرگذاری این بازیکن در بازی یک‌شنبه این بود که به ویرجیل فن دایک اجازه دهد گل برتری لیورپول را به ثمر برساند. در استمفوردبریج برخی‌ اعتقاد داشتند با ورود پوچتینو، مودریک می‌تواند یکی از بهترین‌های فصل شود. دیدگاهی که قضاوت آن‌ها را زیر سوال می‌برد. 

در این بین خریدهای موفقی مثل جورجه پتروویچ، مالو گوستو و کول پالمر وجود داشته و به نظر غیرممکن است بازیکنانی انزو فرناندز و مویسس کایسدو پیشرفت نکنند. این که این دو بازیکن برای بازی در کنار هم مناسب هستند یا خیر، یک سوال متفاوت است. نیکولاس جکسون باید پیشرفت کند اما چه کسی می‌تواند به مدیرانی که برای پروژه یک میلیاردی خود مهاجمی شناخته شده خریداری نکردند اعتماد کند؟ در دوران آبراموویج، مربیان از همکاری با او خوشحال بودند چون می‌توانستند یک یا دو جام به رزومه خود اضافه کنند. 

اگر با اخراج مائوریسیو پوچتینو ثابت شود تاد بولی و بهداد اقبالی هیچ پروژه‌ای ندارند، کدام مربی می‌تواند از هوادران بخواهد برای این روند اعتماد کنند؟ پاسخ این است که خیلی از آن‌ها چنین تفکری نخواهند داشت. 

به قلم مت لاو از تلگراف



Source link