انصراف مربیان ایرانی از قبول هدایت تیم ملی، همان چیزی است که طراحان تحقیر مربیان ایرانی می خواستند!
به گزارش ، درست از همان لحظه ای که خبر برنامه خواستن فدراسیون فوتبال از چند مربی ایرانی رسانه ای شد، یک عده در تماس با این مربیان شروع به تحریک آنها علیه فدراسیون فوتبال کردند و مدعی شدند فدراسیون با رسانه ای کردن این خبر، آنها را تحقیر کرده است.
به مربی باتجربه این لیست گفتند همین که تارتار ناکام و مطهری تازه کار در این لیست هستند، توهین به شماست و نباید برنامه بدهید و به مربی جوان لیست گفتند همین که نام تو کنار کسی آمده که 4 سال است دیگر مربیگری نمی کند، تخریب توست و به فدراسیون برنامه نده! صدای ساکت الهامی را با این حرف که چرا نام تو دیرتر اعلام شد، درآوردند و دیگری را با حرف دیگری به سکوت واداشتند تا در نهایت مربیان ایرانی به هوای این که مورد تحقیر قرار گرفته اند، یکی پس از دیگری انصراف بدهند و فضا برای کار مربیان خارجی مساعد شود.
الهامی و قلعه نویی ناخواسته در زمین پکیج بندها بازی کردند؟
شایعه شده حالا که ساکت الهامی و امیر قلعه نویی و البته بعد از آنها مهدی تارتار استعفا کرده اند و جواد نکونام و فرهاد مجیدی هم رغبت چندانی به دادن برنامه ندارند، پاکو خمز اسپانیایی و ژوزه مورایس خارجی های دست به نقد فدراسیون فوتبال برای هدایت تیم ملی هستند.
آیا فدراسیون فوتبال از اول می خواست با لیست کردن نام مربیان ایرانی، از نهادهای بالادستی برای جذب سرمربی خارجی بودجه بگیرد؟ آیا پکیج بندها می خواستند با تئوری تحقیر مربیان ایرانی، راه را برای مربیان خارجی ارزان قیمت و توصیه پذیر هموار کنند؟ آیا امیر قلعه نویی و ساکت الهامی با انصراف، ناخواسته در زمین پکیج بندها بازی کرده اند؟
شب گذشته یک کارشناس در برنامه رادیویی وقت اضافه گفته بود؛ این لیست می گوید امیر قلعه نویی سرمربی تیم ملی است مگر آن که پکیج بندها ذهن او را آزار بدهند و به او بگویند قرار گرفتن نام تو کنار نام مربیان بیکار و ناکام و بی تجربه، توهین و تحقیر است تا او عصبانی شود و میدان را به نفع گزینه های مورد پسند پکیج بندها خالی کند!
این اتفاق امروز صبح رخ داد و البته قبل از آن، ساکت الهامی هم در اولین ساعات بامداد، اعلام انصراف کرده بود.
مهدی تاج دستمزد یک سال سرمربی خارجی را پیش، پیش می خواست!
پیش از این شایعه شده بود نظر مهدی تاج این است که اگر فدراسیون فوتبال بودجه لازم برای جذب سرمربی خارجی نداشت، تیم ملی بزرگسالان را به امیر قلعه نویی و تیم ملی امید را به ساکت الهامی بدهد و حنی پیغام پسغام هایی هم رد و بدل شده بود اما حالا هر دو انصراف داده اند. ساکت الهامی گفته برنامه ای غیر از حمایت از تیم ملی ندارم و امیر قلعه نویی هم گفته به تیم ملی نمی آید. گفته می شود تاج در یک محفل خصوصی ادعا کرده بود اگر پول یک سال حقوق مربی خارجی را در یک حساب ویژه داشته باشم که از همان ماه دوم بابت احتمال فسخ یکطرفه قرارداد تن و بدنم نلرزد، حتما مربی بزرگ خارجی می آورم و در غیر این صورت، تیم ملی را به امیر قلعه نویی می دهم.
حالا که قلعه نویی، الهامی، تارتار انصراف داده اند، نکونام و مجیدی هم فعلا قصد دادن برنامه ندارند، بعید است فدراسیون تیم ملی را به زوج حسین فرکی و حمید مطهری بسپارد و همانی می شود که طراحان بازی تحقیر مربی ایرانی می خواهند؛ پیش به سوی جذب سرمربی خارجی… در این فرصت کم، احتمال جذب سرمربی بزرگ خارجی وجود ندارد و فقط می ماند خارجی های مقیم ایران؛ ریکاردو ساپینتو که با این اخلاق امکان ندارد گزینه فدراسیون باشد و با این حساب تیم ملی است و دو گزینه، یکی جناب خمز که چند هفته ای می شود تبلیغات وسیع روی او آغاز شده و دیگری ژوزه مورایس که با سپاهان صدرنشین لیگ برتر است.
سپاهان مورایس را به تیم ملی می دهد؟
البته می گویند با این که مالک تراکتور حاضر نیست پاکو خمز را به تیم ملی بدهد، برخی نزدیکان ایرانی این سرمربی خارجی، قول داده اند اگر انتخاب هیات رییسه فدراسیون پاکو خمز باشد او را در اختیار فدراسیون فوتبال بگذارند. از طرف دیگر درباره ژوزه مورایس هم روایتی عجیب به گوش می رسد؛ گفته می شود محمدرضا ساکت راغب است ژوزه مورایس را به تیم ملی بفرستد. این که سپاهانی ها سرمربی شان را به فدراسیون بدهند آن هم در حالی که با این سرمربی در صدر جدول هستند غیرقابل باور است. هنوز یادمان نرفته چگونه کارخانه فولاد مبارکه مانع حضور امیر قلعه نویی در تیم ملی شد و در فصلی که سپاهان با سرمربیگری امیر قلعه نویی برای قهرمانی می جنگید، اصفهانی ها خواهش فدراسیون و توافق قلعه نویی را نادیده گرفتند. حالا چه اتفاقی افتاده که باید باور کنیم سپاهانی ها دست و دلباز شده اند و می خواهند سرمربی خارجی شان را به فدراسیون پیشکش کنند؟
تکرار تجربه اسکوچیچ و بهشت پکیج بندها!
به هرحال فدراسیون فوتبال اگر پول کافی برای استخدام سرمربی خارجی نداشته باشد، پاکو خمز می تواند تکرار تجربه دراگان اسکوچیچ باشد. استخدام یک سرمربی ارزان قیمت خارجی که هم بار مالی چندان روی دوش فدراسیون نمی گذارد و هم تیم ملی را مثل زمان اسکوچیچ تبدیل به بهشت پکیج بندها می کند!
این نگرانی وجود دارد که باز هم پکیج بندها با تحمیل یک مربی ارزان قیمت و توصیه پذیر به فدراسیون فوتبال، در لیست تیم ملی صاحب سهمیه شوند. دوباره بندهای یکی دو میلیاردی دعوت به تیم ملی در قرارداد بازیکنان برخی ایجنت های خاص با باشگاه ها درج شود تا با هر لیست تیم ملی، چند نمونه از این آپشن ها فعال شود و همه به نان و نوایی برسند!
بازی انتخاب سرمربی تیم ملی همچنان ادامه دارد. فعلا در این ماراتن، مربیان ایرانی به نفع خارجی های مقیم ایران کنار کشیده اند!